نه تشکر، من نمی خواهم این آیتم را سفارشی کنم.
یک متن سفارشی در فیلد زیر وارد کنید.
محصول به سبد خرید شما اضافه شد.
کتاب نامههای عرفانی آقا محمد بیدآبادی موسوم به «تذکرةالسالکین» سومین اثر درباره آقامحمد بیدآبادی و شامل مکاتبات آن حکیم است که از نسخههای خطی جمعآوری شده است.
این کتاب در دو بخش «زندگی و احوال آقا محمد بیدآبادی» و «نامههای عرفانی بیدآبادی» تنظیم شده است.
کلمات و بیانات عارفان بعد از کلام الهی و کلمات معصومان علیهم السلام بیشتر از دیگر کلامها توجه انسانها را جلب نموده است، یکی از بزرگانی که اندیشه و کلماتش مورد توجه قرار گرفته، حکیم الهی « آقا محمد بیدآبادی» است، این حکیم فرزانه در سده دوازدهم هجری محضرش کانون معرفت بود و اندیشمندان زیادی از آن پیمانه معرفت سر کشیدند.
آقا محمد بیدآبادی فرزند آقا محمد رفیع است که در اصفهان به دنیا آمده و هم در این شهر مراتب رشد و کمال را پیموده است، او علوم نقلی و عقلی را در محضر استادان «ملا اسماعیل خواجوی» و «میرزا محمد تقی الماسی» فرا گرفت و بعد از آن مشغول مشغول تصفیه نفوس شده و توانست عده زیادی را از عالم طبیعت سیر داده و به ملکوت راهنمایی نماید.
زندگی آن مرحوم را در سه مرحله میتوان خلاصه کرد: اول، مرحله تعلیم علوم رسمی؛ دوم، روی آوردن به عرفان و خود شناسی و سوم، تربیت نفوس مستعده و تدریس علوم یقینه.
بیدآبادی چون دیگر عافان اهمیتی به تدوین و تکثیر آثار علمی خود نمیداد، نکته اساسی که بیدآبادی در نوشتههایش رعایت میکرده آن بوده که سعی داشت آثارش را به زبان روز و قابل فهم برای همگان بنویسد.
آثار باقی مانده ار وی که تاکنون شناخته شده عبارتند از تفسیر قرآن کریم، التوحید علی نهج التجرید، حاشیه قرةالعیون، حاشیه مشاعر و اسفار، حاشیه معانی الاخبار، حسن دل، مجموعهای در کیمیا و مکاتبات عرفانی که در کتاب تذکرة السالکین جمع آوری شده است.
مرحوم بیدآبادی نامههای متعددی برای شاگردان خود نوشته و برای هر کدام دستوراتی فراخور حالشان نگاشته است، تعداد دقیق این نامهها مشخص نیست و تاکنون در جایی جمعآوری نشدهاند در کتاب تذکرة السالکین کلیه نامههایی که تاکنون از ایشان شناسایی شده جمع آوری و تصحیح شده و اطلاعات کتابشناختی آنها در این کتاب به تفصیل آمده است.
قسمتی از نامه مرحوم بیدآبادی که خطاب به «میرزای قمی» در آداب سیر و سلوک نوشته شده است: «ستایش و ثنا پروردگاری را سزاست که فطرت انسانها را با اسمای جمال و جلال خود در چهل صباح بسرشت و رازهای اسمای خود را در نهاد وی به ودیعت نهاد و درک معانی و قدرت بیان آنها را به وی آموخت، و سپس با دادن توان بکارگیری دلیل و برهان و نحوه کسب یقین وی را گرامی داشت، تا او با استفاده از دلیل و برهان به درک حقایق قرآن و احادیث با عنایت الهی نائل آید.