سیر آغازین علوم و فناوری‌های جدید غرب با چنان هیاهویی همراه بود که اذهان اندیشمندان را به خود مشغول ساخت، به طوری که فلاسفه غرب نیز در پی توجیه و تبیین مبانی علوم تجربی برآمده و از تبیین‌های مابعدالطبیعی پیشینیان دست کشیدند. به این سبب، مفاهیمی چون «غایت»، «علت غایی»، «زیبایی» و... در آثارشان جایگاه مهمی نداشت؛ چرا که در تجربه و آزمایشگاه کارایی نداشتند. فیلسوفی که کتاب حاضر دربردارنده نظریات اوست، تا پیش از نگارش «نقد قوه حکم» نیز این‌گونه بود، اما با نگارش این کتاب به زیبایی‌شناسی و غایت‌شناسی نیز اهمیتی بخشید که پس از دو قرن، اهمیت آن همچنان رو به فزونی است.

می‌دانیم که مفهوم «غایت» در اندیشه دینی، اهمیتی اساسی دارد. از این‌رو نگارنده این کتاب کوشیده است با تبیین این مفهوم در آثار یکی از مهم‌ترین اندیشمندان غرب، اهمیت آن را در این نظام فلسفی بیان کند؛ چه این‌که گاهی گمان می‌شود که مفهوم غایت و علت غایی در دوره جدید معنا و مفهومی ندارد.

 

همچنین تلاش شده است ارتباط غایت با زیبایی‌شناسی و رابطه این دو با اخلاق، باز گفته و بدین طریق، نحوه امکان ارتباط این مفاهیم بیان شود.

 

کتاب مذکور در پی روشن سازی مباحث «نقد قوه حکم» کانت و بررسی نحوه ارتباط آن با معرفت‌شناسی (نقد اول کانت) و اخلاق (نقد دوم) کانت است.